الزامات عملی ولایتمحوری :
1 . بیعت و اعلان وفاداری
2. محبت و مودت به ولی امر
3 . اطاعت عملی از ولی
4. خیرخواهی و نصرت
5 . حمایت و دفاع از ولایت فقیه
آثار و نتایج ولایت محوری:
1- بهره مندی از دین حقیقی خدا
2- مصونیت از تحریف دین
3- پاسداری از اسلام و انقلاب
4- بصیرت دینی و سیاسی
5- تحقق حزب الهی و پیروزی بر دشمنان
6- دستیابی به وحدت حقیقی
7- بندگی و اطاعت از خدا
8- حرکت به سوی نور
9- قبولی اعمال
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: وَالَّذِی بَعَثَنی بِالحَقِّ نَبیَّاً لَو اَنَّ رَجُلاً لَفَی اللهَ بِعَمَلِ سَبعِینَ نَبِیّاً ثُمَّ لَم یَأتِ بِوِلایَهِْْ وَلِیِّ الاَمرِ مِن اَهلِ البَیتِ ما قُبِلَ اللهُ مِنهُ صَرفاً وَ لا عَدلاً. (میزان الحکمه، ج 1، ص 162)
شاخصهای ولایتمداری
الف. اخلاقی - پـیـروی از ولایـت مـعـصـومـان در حـوزه اخـلاق فـردی و اجـتـمـاعـی
پـارسـاتـریـن و مـتـقی ترین افراد جامعه اسلامی نزدیک ترین انسان ها به ولایت هستند. زیـرا اراده الهـی را بـر خواسته های نفسانی برگزیده اند و کارکردهای اخلاقی خود را برمبنای آموزه های ولایت تنظیم کرده اند.
ب. سیاسی ـ اجتماعی و مدیریتی- احـیـای ارزش هـای اسـلامـی و تـحـمـل تمام سختی ها و فشارهای روانی ، سـیـاسـی و اقـتـصـادی دشـمـن و تمسک به ولایت در حوزه اجرایی و مـدیـریـتـی برای تحقق عدالت اسلامی و رعایت ارزش های اسلامی
ب1. اطاعت از روی اعتقاد و اخلاص ولایتمداری
فَلاَ وَرَبِّکَ لاَیُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیَما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَیَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیماً. (نساء: 65) به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند مگر آنکه تو را درباره آنچه میانشان مایه اختلاف است داور قرار دهند، آنگاه از حکمی که کردهای در دلهایشان (اندکی) احساس ناراحتی نکنند و کاملاً سر تسلیم فرود آورند.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ. (حجّ:11)
و از مردم کسی است که خدا را شعاری عبادت میکند؛ پس اگر نعمتی به او برسد به آن عبادت آرام گیرد و اگر بلایی به او برسد به روی خود برگردد.
امیرمؤمنان علیهالسلام نیز ولایتمداری راستین را اینگونه بیان میکند: به اهلبیت پیامبرتان نگاه کنید و بدان سو که میروند بروید و پی آنان را بگیرید و هرگز شما را از هدایت بیرون نبرده و به پستی و گمراهی باز نخواهند آورد. اگر ایستادند بایستید و اگر برخاستند (و قیام کردند) شما نیز برخیزید؛ بر آنان پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان بازپس نمانید که هلاک میشوید.
ب2. همراهی کامل و در همه موارد
ولایتمداری راستین آن است که انسان ولایتمدار در برابر فرامین و انتظارات به حق ولی امر مسلمین، گزینشی عمل نکند و همراهی کامل با او در عمل داشته باشد ـ حتی آنجا که اجرای فرامین او با منافع فردی و یا گروهیاش سازگار نباشد نیز ـ با ولی مقتدایش همراه بوده و فرامین او را بر منافع شخصی یا حزبیاش ترجیح دهد و همه موضعگیریها و حرکتهای فردی و اجتماعیاش همسو با منویات ولایت امر و رهبر مورد قبول او و سایر مسلمانان باشد.
قرآن کریم تبعیض در ایمان و گزینشی عمل کردن را برنمیتابد و اینگونه رفتار را مورد تأیید قرار نمیدهد: نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنیَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلاً.(نساء:150) به برخی ایمان میآوریم و بعضی را انکار میکنیم و میخواهند میان این دو، راهی برای خود برگزینند (و سخت در اشتباهند).
مأمون رقّی میگوید من در محضر مولایم امام صادق علیهالسلام نشسته بودم. سهلبن حسن خراسانی بر امام وارد شد و سلام کرد، آنگاه نشست و به امام علیهالسلام گفت: یابن رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله ! شما اهل رأفت و رحمت و خاندان امامت و ولایتید، چه شده است که از حق خود رویگردان شده و در خانه نشستهاید؟ شما در خراسان صدهزار شیعه دارید که ـ اگر قیام کنید ـ در برابر شما و برای دفاع از شما شمشیر خواهند زد. امام به مرد خراسانی فرمود: برخیز و در میان آتش در تنور بنشین؛ مرد خراسانی گفت: ای مولایم یابن رسولاللّه! مرا با آتش عذاب مکن و از من درگذر، خدا از تو درگذرد. امام علیهالسلام فرمود: مگر تو را به کشته شدن واداشتم؟! در این هنگام، «هارون مکی» بر امام علیهالسلام وارد شد و نعلین بر دستش بود و گفت: السلام علیک یابن رسولاللّه! امام علیهالسلام به او فرمود: نعلینت را زمین بگذار و درون تنور آتش برو، او نیز بیدرنگ نعلینش را زمین گذارد و به درون آتش تنور رفت و در وسط آن نشست؛ و امام علیهالسلام در این هنگام به مرد خراسانی روی آورد و فرمود: در خراسان چند نفر مانند ایشان را مییابی؟ گفت: به خدا سوگند، حتی یک نفر مانند او را نمییابم، نه به خدا سوگند، یک نفر مانند او را نمییابم! آنگاه امام صادق علیهالسلام فرمود: ما در زمانی قیام نمیکنیم که حتی پنج نفر یار وفادار برای خود نمییابیم؛ و ما خودمان میدانیم که کی وقت قیام است.
ب3. پرهیز از توجیهگری
امام صادق علیهالسلام در روایتی، شیعیانی را که اهل توجیه و تفسیر به رأی بودند و سخنان آن حضرت را به سود خود و گروه و دسته خود توجیه و تفسیر میکردند و آن را از محتوای اصلی و مورد نظر امام علیهالسلام منحرف میساختند، مورد نکوهش شدید قرار میدهد و میفرماید: گروهی میپندارند که من امام آنها هستم، سوگند به خدا! من امام آنها نیستم؛ خدایشان لعنت کند، هر چه را من پنهان میکنم آنان افشا میکنند (و از آن به سود خود استفاده میکنند). من هر سخنی که میگویم، آنها (سخنانم را توجیه کرده و تفسیر به رأی میکنند و) میگویند مقصود امام چنین و چنان است. (وَاللّهُ ما اَنَا لَهُمْ بِاِمامٍ... اِنَّما اَنَا اِمامُ مَنْ اَطاعَنی) سوگند به خدا، من امام آنان نیستم... من فقط امام کسانی هستم که (بدون چون و چرا و هرگونه توجیهکاری،) از من پیروی کنند.
امام صادق علیهالسلام به آیه «اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ»استشهاد کرد. در این آیه، خداوند به تلازم میان محبت و ولایت اشاره کرده است؛ به این صورت که از یک سو دوستی راستین خداوند را مستلزم اطاعت و ولایت پیامبرش اعلام داشته و از آن سوی، ولایت و اطاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را موجب «محبوب خدا شدن»، دانسته است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: خداوند، ولایت و محبت ائمه از اهلبیتم را روزی هر کس گرداند، در حقیقت او به خیر دنیا و آخرت رسیده است. پس کسی نباید در بهشت رفتنش تردید داشته باشد. در محبّت اهلبیتم، بیست ویژگی و اثر نهفته است که نیمی از آن مربوط به دنیا و نیمی از آن مربوط به آخرت است. ده ویژگی مربوط به دنیا عبارتند از: زهد در دنیا، حرص و ولع در انجام عمل صالح، پارسایی در دین، عبادتِ همراه با شوق وافر، توبه پیش از مرگ، سحرخیزی و شب زندهداری، ناامیدی از آن چه در دست مردم است، نگهبانی از حریم دین خدا، بغض نسبت به دنیای مذموم و بخشش و سخاوت.
مهمترین شاخصههای ولایتمداری عبارتند از: بصیرت، محبتی که از بصیرت و شناخت حاصل میشود، اطاعتی که نشانه محبت واقعی است و صبری که با بصیرت گره خورده است. آن دسته از افرادی که ادعای ولایتپذیری، محبتورزی به ولایت، استقامت و پایمردی در همراهی با ولیّخدا و در یک کلام ولایتمداری دارند، باید بدانند تنها زمانی حق ولایت را تمام و کمال به جای آورده، از جفای خواسته یا ناخواسته به آن نجات مییابند که در دوستی خود صادقانه رفتار کرده، گوش به فرمان باشند. تقویت بنیه دینی، پیروی از فرامین الهی و پرهیز از گناه و دنیاطلبی تقویتکننده درجه محبت نسبت به ولایت است.
چهار خصوصیت “تبرّی”
( لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون) (مجادله/22)
هرگز مردمى را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند چنین نخواهى یافت که دوستى با دشمنان خدا و رسول او کنند هر چند آن دشمنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند. این مردم پایدارند که خدا بر دلهاشان (نور) ایمان نگاشته و به روح (قدسى) خود آنها را مؤید و منصور گردانیده و آنها را به بهشتى داخل کند که نهرها زیر درختانش جارى است و جاودان در آنجا متنعّمند، خدا از آنها خشنود و آنها هم از خدا خشنودند، اینان به حقیقت حزب الله هستند، الا (اى اهل ایمان) بدانید که حزب الله رستگاران عالمند.
آیه فوق می تواند حاوی نکات زیر باشد:
الف) مومنی که دارای “تبرّی” است خداوند متعال در هنگامه فتنه و لغزش روزگار و در سکرات موت و جان دادن, ایمان را در قلب او ثابت و مستحکم ساخته و با دین و عقیده صحیح او را به سوی خود منتقل می سازد. ( اولئک کتب فی قلوبهم الایمان ) و این بر خلاف مومنی است که فقط در جنبه تولّی و محبت اهل بیت علیهم السلام اعتقاد داشته و در تبری و بغض ضعیف الاعتقاد و فاقد ظهور عملی می باشد. و برای پرواز به سوی قله های معرفت و کمال از یک بال بهره می گیرد. فلذا با اولین وزش تندبادِ فتنه روزگار لغزیده و در معرض سقوط ورطه های ضلالت و گمراهی قرار می گیرد . چرا که به تعبیر قران کریم ایمان در قلوب مومنین بر دو قسم: ایمان مستقر و ایمان ثابت . و یا به تعبیر دیگر ایمان ودیعه ای و عاریه ای ( فمستقر و مستودع ) (انعام/98) و ایمان زمانی در قلب مومن استقرار و ثبات پیدا می کند که هر دو بال تبری و تولی برای عروج و پرواز انسان مومن مهیا گردد .
ب) مومنی که دارای تبری است مورد تایید خداوند سبحان به واسطه روح می باشد . ( و ایّدهم بروحٍ منه ) همان گونه که امام صادق علیه السلام خطاب به هشام بن حکم فرمودند :
تا مادامی که تو با زبان خود ما را یاری دهی مورد تایید به واسطه روح القدس خواهی بود . و هشام بن حکم از کسانی بود که در برائت و تبری از دشمنان اهل بیت علیهم السلام و تبلیغ و ترویج در این راه در خدمت امام صادق علیه السلام سرآمد بود .
ج) مومنی که دارای تبری است وارد در بهشت رضوان خداوند و او را از خدایش راضی و خدایش نیز از او راضی است . ( یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ )
د) فقط آن دسته از مومنین در زمره حزب الله قرار دارند که در کنار تولی و محبت جنبه تبری و بغض در آنان نیز تقویت شده باشد. ( لا تَجِدُ قَوْماً… أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون )
عوامل ولایت گریزی
1- ضعف ایمان و اعتقادات مذهبی
2- غلبه هوای نفس
3- دلبستگی های فامیلی،حزبی و ...
4- شرایط غبار آلود فتنه
5- افراط و تفریط
6- تأثیرپذیری از شایعات
ولایت مداری و بصیرت :
«بصیرت» و «بصر» از لحاظ لغوی از یک ریشه می باشند، « بصر» به معنای چشم سر(چشم ظاهری)و «بصیرت» به معنای چشم دل(چشم باطنی)است و به عبارت بهتر بصیرت یعنی روشن بینی.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرماید: «فقد البصر أهون من فقد البصیره »(چشم نداشتن آسان تر از بصیرت نداشتن است)چرا که کوری ظاهری یک نقص موقت دنیوی است ولیکن عدم بصیرت موجب انحراف از جاده حق و سقوط در عذاب ابدی است.
خداوند متعال در باره منحرفین می فرماید: « فإنها لاتعمی الأبصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور»(چشم های ظاهری آنها کور نیست ولیکن چشم دل آنها کور می باشد)کوردل بودن یعنی حق و حقیقت را ندیدن.
لزوم بصیرت :
در قرآن کریم آمده است: « قل هذه سبیلی أدعوا إلی الله علی بصیره أنا و من اتبعنی ... »(یوسف/108)(ای پیامبر! بگو این معارف و احکام اسلام راه من است و من به سوی خدا دعوت می کنم،من و پیروانم با بصیرت در این راه قدم بر می داریم)صدر و ذیل این آیه بیان گر این نکته مهم است که اسلام راهی را به ما نشان می دهد که باید با بصیرت و روشن بینی آن را طی کنیم.
شکی نیست که اسلام دین تسلیم و اطاعت محض و بی چون و چرا از خدا و ولی خداست،اما باید دانست که تسلیم محض خدا و ولی او بودن به معنای اطاعت کورکورانه نیست.
روشن بین بودن منافاتی با پیروی از رهبر الهی ندارد بلکه اساساً بصیرت داشتن بدون پیروی از رهبر الهی ممکن نیست.شخص ولایت مدار مانند کسی است که خود چراغی در دست ندارد اما پشت سرکسی حرکت می کند که چراغ در دست اوست، بدیهی است که این چراغ هرچند در دست نفر دوم نمی باشد ولی برای او هم روشنی می بخشد،ولیکن بهره بردن از این روشنایی مادامی است که پشت سر نفر اول حرکت کند و از او جدا نشود.
ممکن است این سؤال به ذهن بیاید که با وجود ولی فقیه در جامعه اسلامی چرا باز هم عموم افراد نیازمند بصیرت هستند؟
پاسخ به این سؤال این است که اولاً دشمن با مطرح کردن معصوم نبودن ولی فقیه و ایجاد شبهات دیگر و ارائه تحلیل های گوناگون و فریبنده برخی از افراد غافل را نسبت به اوامر رهبری سست و مردد می نماید.
ثانیاً گاه پیش می آید که ولی فقیه به خاطر مصالحی نمی تواند برخی مطالب را صراحتاً بیان نماید و به اشاره و کنایه و بیان شاخصه ها بسنده می کند.
معنای بصیرت در اینجا این است که انسان بصیر، همواره با آگاهی از همه مسائل روز و برخورداری از تحلیل صحیح و عمیق از آنها و پی گیری مستمر مواضع و بیانات رهبری ، خواسته های واقعی رهبری را تشخیص داده و این خواسته ها را مطابق مصالح جامعه اسلامی بیابد و با اطمینان هر چه بیشتر به راه خود ادامه دهد.
امروزه مهم ترین عاملی که نظام اسلامی را تهدید می کند همان است که رهبر معظم انقلاب از آن به جنگ نرم تعبیر فرموده اند و ایجاد فتنه یکی از اهداف جنگ نرم می باشد.از طرف دیگر بهترین و مؤثرترین عامل برای مقابله با فتنه گران چیزی جز «بصیرت» نمی باشد.
منابع و مآخذ:
هادوی تهرانی, مهدی- ولایت و دیانت
جوان آراسته، حسین - مبانی حکومت اسلامی
مسلم شوبکلائی- شاخص های ولایتمداری
حسین شیدائیان -ولایت و ولایتمداری از دیدگاه امام و رهبر
سایت مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
وظایف مهم جناح مؤمن انقلابی از نگاه"رهبر انقلابی"
گسترش فعّالیّتهای فرهنگی خودجوش
امّا آنچه نقطهی مهمتر عرض من است، خطاب به جوانهایی است که در سرتاسر کشور فعّالیّتهای فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با ارادهی خودشان، با انگیزهی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند بهطور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است. بیانات در حرم مطهر رضوی 01/01/1393
نگاه نقّادانه نسبت به اوضاع کشور
اعتقاد من این است که مجموعهی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحبنظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیلکردههای ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینهی فرهنگ، این است. بیانات در حرم مطهر رضوی 01/01/1393
پرهیز از تهمتزنی و جنجالآفرینی
علاوهی بر اینها، مَراجع فرهنگی. مَراجع فرهنگی یعنی چه کسانی؟ یعنی علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهّد، اینها نگاه نقّادانه خودشان را نسبت به اوضاع فرهنگی کشور همچنان داشته باشند و تذکّر بدهند. البتّه من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. (همان)
تهذیب نفس، مقابله با جنگ نرم، رویارویی با نظام سلطه، حفظ اصول و ارزشها در قالب تشکیلات، افزودن تلاش برای نیل به قلّههای پیشرفت
سلام مرا به فرزندان انقلابیام برسانید و از تلاشهای جهادگونهی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانهای امام و انقلاب تشکّر کنید و چند نکته را به آنان یادآوری کنید:
1-در کنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهلبیت (علیهمالسّلام) بهره ببرید.
2-شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصهی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالکاشتروار می طلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.
3-نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایههایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را بهکار گیرید و در این مسیر به وعدههای خداوند اطمینان داشته باشید.
4-تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارزشهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشکیلات، حفظ و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأکید کنید.
5-افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پرتوان شما آیندهای امیدبخش در پیشِرو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّههای پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.
پیام شفاهی به تشکلهای دانشجویی انقلابی 23/11/1392
منابع:
1- صحیفه ی نور ، مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
2- پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت ا... خامنه ای(مدظله العالی)
ضرورت، ابعاد و شاخص های انقلابی گری و راهکارهای عملیاتی ترویج انقلابیگری
شاخصهای انقلابی گری
رهبر معظم انقلاب پنج شاخص عمده انقلابی گری را در 14 خرداد 1395 چنین برشمردند:
1. «پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی»
«اعتقاد به اسلام ناب در مقابل اسلام امریکایی»، اصلی ترین نکته این شاخص است . اسلام امریکایی دو شاخه «اسلام متحجر» و «اسلام سکولار» دارد که استکبار از هر دو شاخه حمایت می کند.
«اعتقاد عمیق به محور بودن مردم» از دیگر مبانی انقلاب است و در نظام اسلامی «رأی و خواست و اهداف و منافع مردم» اصل است و اعتقاد واقعی به این حقایق، از ضروریات انقلابی گری است.
«پیشرفت، تحول و تکامل» از دیگر ارزشهای اساسی انقلاب است. فرد انقلابی به این ارزش نیز اعتقاد دارد و هر روز در پی تحول و بهتر شدن اوضاع است.«حمایت از محرومان و اقشار ضعیف» و «حمایت از مظلومان جهان» ارزش های دیگری هستند که ذیل اولین شاخص انقلابی گری قرار می گیرند.
اگر این پایبندی و به تعبیر قرآن «استقامت» وجود داشت، حرکت مسئولان و نظام در تندباد حوادث نیز، مستقیم و مستحکم خواهد بود، وگرنه به «عمل گرایی افراطی» دچار می شویم و با هر حادثه ای، مسیر و جهت حرکت عوض می شود.
2. «هدف گیری مستمر آرمانها و همت بلند برای رسیدن به آنها»
در هیچ وضعی نباید از پیگیری اهداف بزرگ انقلاب و مردم منصرف شد یا به وضع موجود رضایت داد. «تنبلی، محافظه کاری و ناامیدی» نقطه مقابل این شاخص است. راه پیشرفت، تمام نشدنی است و باید با انقلابی گری، مدام در این مسیر حرکت کرد.
3. «پایبندی به استقلال همه جانبه کشور»
استقلال کشور در سه بعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد توجه باید باشد.
معنای حقیقی استقلال سیاسی این است که فریب شیوه های مختلف دشمن را نخوریم و در هر موقعیتی، مراقب استقلال داخلی، منطقه ای و جهانی باشیم.
دشمنان بهخصوص امریکا، همیشه با تهدید جلو نمی آیند، گاه با لبخند و حتی تملق حرف می زنند، مثلاً نامه می نویسند که بیایید مشکلات جهانی را با مشارکت هم حل کنیم، در این مواقع انسان ممکن است دچار وسوسه شود که خوب است برویم با یک ابرقدرت در حل مسائل بین المللی همکاری کنیم، غافل از اینکه دشمن در باطن قضیه دنبال اهداف دیگری است.
دعوت دشمن برای همکاری در حل مسائل جهانی، یعنی دعوت به کمک و ایفای نقش در «بازی و میدانی که او برای حل مسائل مورد نظرش ترسیم و تعیین کرده است».
اینکه در مسئله سوریه و مسائل مشابه، حاضر نشدیم در ائتلاف به اصطلاح امریکایی شرکت کنیم، به این علت بود که می دانستیم آنها می خواهند از قدرت و نفوذ ما و دیگر کشورها در تحقق اهداف مورد نظرشان استفاده کنند.
اینجور کارها که در ظاهر منافاتی با استقلال ندارد، در عمل به معنای پر کردن جدول کاری دشمنان است و حقیقتاً ضد استقلال است.
«استقلال فرهنگی» اهمیت بی بدیل دارد. انقلابی گری یعنی «انتخاب سبک زندگی ایرانی اسلامی» و «پرهیز جدی از تقلید از غرب و بیگانگان».
ابزارهای جدید در فضای مجازی ابزارهایی برای «مهندسی اطلاعات» و «تسلط غرب بر فرهنگ ملتها» است. این ابزارها البته می توانند مفید باشند اما باید سلطه دشمن را از آنها سلب، و به گونه ای عمل کرد که فضای مجازی به وسیله ای برای نفوذ و سلطه فرهنگی دشمن تبدیل نشود.
«استقلال اقتصادی» به معنای هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی است. امریکایی ها بعد از مذاکرات هسته ای گفتند: معامله هسته ای با ایران باید موجب ادغام اقتصاد ایران در جامعه جهانی بشود، معنای این حرف این است که ایران در «نقشه و نظامی که سرمایه داران عمدتا صهیونیسم برای تصرف منافع مالی جهان ترسیم کرده اند»، هضم و جذب شود. امریکاییها در تحریم، فلج کردن اقتصاد ایران را دنبال می کردند، اکنون نیز که مذاکرات به نتایجی منتهی شده، می خواهند اقتصاد ایران در هاضمه اقتصاد جهانی که سردمدار آن امریکاست، بلعیده شود.
4. «حساسیت در برابر دشمن و تبعیت نکردن از او»
همچون جبهه جنگ باید هر حرکت دشمن را رصد و تحلیل کرد، اهداف او را شناخت و با حساسیت لازم در مقابل زهر احتمالی فعالیتهای دشمن، پادزهر آماده کرد. انکار دشمنی های عمیق، مستمر و واضح امریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران، توطئه ای است برای کاهش حساسیتها در مقابل شیطان بزرگ.
خصومت امریکا با انقلاب، ذاتی است. نظام سلطه با جنگ افروزی، حمایت از تروریسم، سرکوب آزادی خواهان و ظلم و ستم بر مظلومان فلسطینی، طبیعت خود را آشکار می کنند و نظام اسلامی نمی تواند در مقابل این سرکوبها، ساکت و بی اعتنا بماند.
کمک مستقیم امریکا به کشور مهاجم به مردم یمن را، مشارکت در بمباران و کشتار مردم بیگناه برشمردند و تأکید کردند: براساس آموزه های اسلام، نمی شود در مقابل این جنایات ساکت بود. هر فرد و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار می کند، اگر به امریکا اعتماد کند، دچار خطای بزرگ شده و سیلی آن را خواهد خورد.
در همین سالهای اخیر نیز برخی جریانهای اسلامی منطقه به اسم «عقل سیاسی» و «تاکتیک» با امریکاییها همکاری کردند، اما اکنون چوب اعتماد به شیطان بزرگ را می خورند.
باید در مقابل دشمنان حساس بود و در مقابل هر پیشنهاد آنها، از جمله نسخه های سیاسی و اقتصادی احتیاط کرد که اگر این حساسیت باشد، «عدم تبعیت» نیز به دنبال خواهد آمد که این همان «جهاد کبیر» است.
5. «تقوای دینی و سیاسی»
تقوای دینی یعنی تلاش و مراقبت برای تحقق همه اهدافی که اسلام برای جامعه تعیین و مطالبه کرده است.در این زمینه نباید به محاسبه صرفاً عقلانی تکیه کرد، زیرا پیگیری این اهداف، تکلیف دینی است و هرکس اسلام را از حوزه های اجتماعی و سیاسی جدا کند، دین مبین خدا را نشناخته است. اگر تقوای دینی حاصل شد، تقوای سیاسی نیز حاصل خواهد بود و انسان را در «لغزشگاههای سیاسی و مسئولیتی» حفظ خواهد کرد.
بسمه تعالی
ضرورت، ابعاد و شاخص های انقلابی گری و راهکارهای عملیاتی ترویج انقلابیگری
مفهوم انقلابی گری
انقلابی بودن و انقلابی گری یعنی دغدغه مندی و اهتمام جدی نسبت به ارزش ها و آرمان های اسلام ناب محمدی(ص) در عقیده و عمل که تمام ابعاد زندگی انسان را در بر میگیرد و تفاوت بسیاری با افکار و رفتار مدعیان اسلام ارتجاعی و التقاطی دارد. نمود بارز این نگرش در اهداف و حرکت شتابان انقلاب اسلامی قابل مشاهده است که تلاش دارد وضعیت فعلی را به وضعیت آرمانی مطلوب در چهارچوب اسلام ناب نزدیکتر کند.
جناح مؤمن انقلابی نیز یک جریان سازمانگونه است. جریانی معتقد، با انگیزه، مطالبهگر اجتماعی و نسبتاً منسجم است که در پی یک وضعیت مطلوبتر و نزدیکتر کردن وضعیت فعلی به وضعیت آرمانی مطلوب است.
امام خامنه ای فرموده اند:
انقلابیگری یعنی «عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن» .دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب- 09/04/1395
ضرورت انقلابی گری
در صورتی که دغدغه مندی نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی و روحیه پیشگامی و پیشتازی در صحنه های دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن از جامعه رخت بربندد یا کم رنگ شود، حاکمیت دینی و مقابله با انحرافات فکری و عملی با آسیب جدی روبرو خواهد شد و در نتیجه، سیل انحرافات و کجروی ها بنیان دین و حاکمیت دینی را سست خواهد نمود. همچنان که امام خامنه ای فرموده اند:
مهمترین عنصر قدرتساز «علم» است. قدرت، فقط به داشتن سلاح نیست بلکه «علم، ایمان، شخصیت ملی، ایستادگی و هویت انقلابی»، عناصر تولید قدرت هستند. دشمن وقتی قدرت شما را ببیند، ناچار به عقبنشینی خواهد شد، اما وقتی در نشان دادن مبانی و عناصر قدرت خود در مقابل دشمن، ملاحظه و اجتناب کنیم و یا بترسیم، دشمن «گستاخ» میشود.
دیدار با معلمان و فرهنگیان (13 اردیبهشت 1395)
یکی از مهمترین راههای تقویت درونی، حفظ روحیّهی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلو این باید ایستاد. جوان، روحیّهی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛
سه عامل اساسی اقتدار ملّی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّهی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آنوقت دشمن مأیوس خواهد شد.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 18/06/1394
با این روحیّهى تدیّن و انقلابیگرى است که می شود این راه [جامعه اسلامی]را پیش رفت؛ سنگلاخ هم باشد، میشود پیش رفت، مانع هم باشد، از روى آن مانع میشود پرید؛ به شرط اینکه روحیّهى انقلابى و تدیّن و پایبندى به تعهّد دینى و انقلابى وجود داشته باشد.
بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور 17/02/1393
اساس «ایستادگی»، «حرکت» و «پیروزی» انقلاب اسلامی، دو پایهی جدی دارد: «فرهنگ اسلامی و انقلابی» و «تقویت جناح فرهنگی مؤمن» ... «واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند. »... باید اینها به صورت گفتمان در بیاید. گفتمان یعنی باور عمومی؛ یعنی آنچیزی که به صورت یک سخنِ مورد قبول عموم تلقی بشود، مردم به آن توجه داشته باشند؛ این با گفتن حاصل می شود؛ با تبیینِ لازم - تبیین منطقی، تبیین عالمانه و دور از زیادهرویهای گوناگون - حاصل می شود؛ با زبان صحیح، با زبان علمی و منطقی و با زبان خوش، بایستی این مطالب را منتقل کرد.
بیانات در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری-15 اسفند1392
«با توجه به رویشهای معتنابه و جوششهای فراوان فعالیتهای فرهنگی در سطوح مردمی، خصوصاً جوانان مؤمن و انقلابی، دستگاههای فرهنگی نظام و در رأس آنها شورای عالی انقلاب فرهنگی، باید نقش حلقات مکمل و تسهیلگر و الهامبخش را در فعالیتهای خودجوش و فراگیر مردمی عرصهی فرهنگ برای خود قائل باشند و موانع را از سر راه آنها کنار بزنند.»
حکم رهبر انقلاب در آغاز دورهی جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی - 26/07/1393
« نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، بهسمت اهداف و آرمانهای اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. و همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور -که بحمدا... اکثریّت قاطع این کشور را هم تشکیل می دهند- آمادهبهکار باشند. آمادهبهکار به معنای آمادهی جنگ نیست؛ یعنی هم آمادهی کار اقتصادی باشند، هم آمادهی کار فرهنگی باشند، هم آمادهی کار سیاسی باشند، هم آمادهی حضور در میدانها و عرصههای مختلف باشند... ما همه باید آماده باشیم. در مقابل این جهتگیریهای دشمنان -که دشمنان ما شب و روز نمیشناسند- ما هم بایستی شب و روز نشناسیم.»
بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 12/6/94
...همین هم هست که دشمنان ما را عصبانی میکند؛ همین است که امروز -اگر با خبرهای خارجی آشنا باشید- مکرّر میشنوید، گفته میشود که تا وقتی ایران دنبال انقلاب است، کار ما با ایران مشکل است؛ راست میگویند. و من اضافه میکنم تا وقتی این تفکّر انقلابی و حرکت انقلابی هست، به توفیق الهی پیشرفت ایران، نفوذ روزافزون ایران، هیمنه و تسلّط معنوی و روحی ایران در منطقه و فراتر از منطقه، روزبهروز انشاءالله بیشتر خواهد شد.
دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»1394/07/22
مشکل کنونی کشور متأسّفانه بهخاطر وجود آدمهای بعضاً بیخیال و بعضاً سهلاندیش [است] که البتّه معدودند، اقلّیّتند؛ در مقابل انبوه عظیم جمعیّت انقلابی و آگاه و بصیر کشور چیزی نیستند امّا فعّالند: می نویسند، می گویند، تکرار می کنند؛ دشمن هم به اینها کمک می کند. امروز یک فصل مهمّی از فعّالیّت دشمنان جمهوری اسلامی -که البتّه ما از آنها اطّلاع داریم و حواس ما هست که چهکار دارند می کنند- همین است که محاسبات مسئولین را تغییر بدهند و افکار مردم را دستکاری بکنند و اینها را در ذهن جوانهای ما [جا بیندازند]؛ چه افکار انقلابی، چه افکار دینی، چه ایدههایی که مربوط به مصالح کشور است. آماج اصلی هم جوانها هستند؛ در چنین وضعیّتی، جوانهای کشور خیلی باید بیدار باشند.
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان1394/07/15
ابعاد انقلابی گری
به طور کلی انقلابی گری در دو بعد کلی قابل توجه است:
1- اندیشه و تفکر انقلابی
2- اقدام و عمل انقلابی
اقدام و عمل انقلابی را میتوان در سه عرصهی زیر دستهبندی کرد:
الف-عرصهی گفتمان سازی
ب- عرصه ی مطالبهگری
پ- عرصهی اقدام مستقیم
مجموع گزاره های این سه عرصه، ناظر به تلاش برای تغییر نگرش و رفتار بدنهی نخبگان، مسئولان و افکار عمومی جامعه بر مبنای آرمان های اسلام و انقلاب اسلامی است که انتظار میرود ایفای نقش لازم برای تحقق انقلابی گری در قالب فعالیت های گفتمان ساز، مطالبهگرانه و اقدام عملی مستقیم صورت پذیرد.
ویژگی های انقلابی گری
یکی از برداشتهای معمولی که از واژه «انقلابیگری» میشود تندخویی، بینظمی و هرج و مرج است. برداشتی که متأسفانه دشمنان نظام نیز به آن دامن میزنند. اما برای تبیین کلمه «انقلابیگری» بهترین منابع، بیانات امام خمینی(ره) و امام خامنه ای است.
امام خمینی(ره) فرموده اند:
«حالا که ما انقلاب کردیم باید هرج و مرجی باشیم؟! خوب انقلاب کردیم؛ انقلاب که نباید هرج و مرج باشد. انقلاب روی موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه انقلاب بگذاریم و هرکاری دلمان میخواهد بکنیم، بگوییم که انقلابی است! انقلابی یعنی چه؟ مگر اسلام عوض میشود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما یک حکومت طاغوتی را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را میخواهید پیاده کنید؛ باید با تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهای لازم، در این امور بررسی شود یک وقت یک بیگناهی خدای ناخواسته، روی یک مقاصدی که یک کسی ممکن است داشته باشد بیاید تهمت به او بزند. خدای ناخواسته یک آدم بیگناهی چه بشود. . . من نمیدانم چه جور شده است که هر که به هرکس دلش میخواهد هرچی میگوید! نمیداند که تهمت زدن به مؤمن جزایش چه هست پیش خدا. »( صحیفه نور، جلد 10)
همین جمله امام اساس ویژگیهای فرد انقلابی را مشخص میکند؛ انقلابی اهل هرج و مرج و بینظم و بیانضباط نیست. امنیت را از مردم سلب نمیکند و در برخورد با آنها عدالت را رعایت میکند، هرچند با عقیده آنان مخالف باشد.
مقام معظم رهبری نیز در دیدارشان با جمعی از مسئولان در جهاد دانشگاهی میفرمایند:
«حرکت انقلابی برخلاف القائات افراد خبیث و یک عده از قلم به مزدهای داخلی که آن را ترویج و این طور القا میکنند که انقلاب یعنی آشفتگی، سردرگمی، هیچی به هیچی نبودن و سنگ روی سنگ بند نشدن نیست، بلکه انضباط انقلابی، برترین و قویترین انضباطهاست. » (بیانات رهبری در دیدار با جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی 1/4/83)
در اندیشه انقلابی، دیگر ویژگی انقلابیها «اسیر حدود تحمیلی نشدن» است. فرد و جامعه انقلابی نباید یک مصرف کننده منفعل باشد. نباید یک مقلد صرف باشد؛ بلکه انتظار این است که یک کنشگر فعال چه در امور سیاسی و اقتصادی و چه در امور علمی باشد. جامعه انقلابی باید علاوه بر استفاده از دانش و فناوری موجود، دانش مورد نیاز خودش را تولید کند و به داشتههایش قانع نشود.
«انقلابی بمانید. روحیه انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن؛ با امید دنبال هدف حرکت کردن و با انگیزه، با نشاط، با اصرار و پیگیری آن را به دست آوردن. این انقلاب و حرکت انقلابی است». 1/4/83
از دیگر ویژگیهای فرد انقلابی نیفتادن در دام افراط و تفریط است. گاهی به نام انقلابیگری به دیگران توهین میشود و این توهین با لفظ انقلابیگری توجیه میشود. بر عکس این رفتار نیز وجود دارد. افرادی وجود دارند که در مقابل هر حرکت و تغییری بیتفاوتند، به گونهای که انگار اصلا در این کشور زندگی نمیکنند. رهبر انقلاب در تاریخ 29/7/89 خطاب به طلاب میفرمایند: «از افراط و تفریط باید پرهیز کرد. جوانهای انقلابی بدانند همانطور که کنارهگیری و سکوت و بیتفاوتی ضربه میزند، زیادهروی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروی نشود. اگر آن چیزی که گزارش داده شده است که به بعضی از مقدسات حوزه، به بعضی از بزرگان حوزه، به بعضی از مراجع یک وقتی مثلاً اهانتی شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضای انقلابیگری اینها نیست. انقلابی باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرایط زمانه را درک کند. مسئله اینجور ساده نیست که یکی را رد کنیم، یکی را اثبات کنیم، یکی را قبول کنیم؛ اینجوری نمیشود.»
یکی دیگر از ویژگیهای فرد انقلابی پرهیز از سیاستزدگی است. سیاستزدگی به این معنا که حزب سیاسیاش ملاک تمام قضاوتهایش قرار بگیرد و باعث شود که جانب عدالت را رعایت نکند و به مخالفان سیاسی خود برچسب بزند. در مسائل سیاسی نیز متأسفانه این قضیه شیوع زیادی دارد. رهبر انقلاب در سال 90 در حرم امام خمینی (ره) میگویند:
«اگر به اسم انقلابیگری امنیت را از بخشی از مردم سلب کنیم، این هم از مصادیق انحراف از خط امام عزیزمان است. . . اگر عنوان مجرمانهای بر حرکتی منطبق شود، دستگاههای مسئول موظف به پیگیری هستند اما اگر کسی به دنبال براندازی و اجرای دستور دشمن نیست ولی با مذاق و تفکر سیاسی ما مخالف است، نباید عدالت و امنیت را از او سلب و او را زیر پا له کنیم، چراکه به فرموده قرآن، مخالفت با یک قوم نباید موجب بیتقوایی و بیعدالتی شود و همه باید در این زمینهها هوشیار و مراقب باشند.» (بیانات در سالگرد امام خمینی (ره) 14/3/90)
سیره امام(ره) و رهبری نشان میدهد که جمع میان قانون مداری، انضباط و انصاف با واژه «انقلابی گری» میتواند تعریف درستی از حدود این واژه تبیین کند که در وجوه مختلف باید نسل جوان «انقلابی» را با تلاقی این مفاهیم پیوند زد.