عملکرد و رفتار: جریان دوم خرداد در طول هشت سال حاکمیت خود در سالهای 76 تا 84 دارای اقدامات، رفتار و مواضع خاصی بوده که به گوشهای از آن اشاره میگردد: [12]
1- بعد فرهنگی و اجتماعی: آنچه پس از دوم خرداد 76 به وقوع پیوست سناریوی تقابل با ارزشهای دینی بود. هجمه به دین و اعتقادات دینی با تکیه بر شعارهای تساهل و تسامح حمله به فقه و احکام شرعی، تهاجم به مقدسات اسلامی و ارزشها مانند عاشورا و ادعیه مذهبی، ترویج ابتذال، بیبندوباری و اباحهگری، هجمه به ولایت فقیه و تخریب چهره امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری از محورهای اصلی هجمه آنان در مطبوعات زنجیرهای بوده که حکایت از برنامهای از پیش طراحی شده برای سست کردن پایههای فرهنگی- مذهبی و اجتماعی جامعه داشت. در نگاه و عملکرد فرهنگی این جریان، طرح آموزههای ضددینی از سوی تئوریسینهای افراطی این طیف که دین را افیون ملتها دانسته و آموزههای دینی را تیره و تاریک معرفی کردند، وحی را جزو توهمات دانسته و تقلید را کار ملیون اعلام کرده، قانون اساسی را بسته و استبداد دینی قلمداد کرده و تلاش برای پیاده کردن الگوی اصلاحات و طراحی دموکراسی هانتینگتون آمریکایی با بکارگیری مهرههایی چون هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو و دیگر مرتبطین مؤسسه صهیونیستی سوروس و طراحی استراتژی براندازی فرهنگی با انقلاب مخملین در ایران از دیگر اقدامات شوم عناصر افراطی این جریان است.
در بعد اجتماعی نیز راهاندازی شورشهای اجتماعی همچون 18 تیر 78، کاهش خودباوری جوانان ترویج اشرافیگری، جایگزین کردن گفتمان لیبرالیسم و سکولاریسم، قانونشکنی، تبدیل مطبوعات و رسانههای زنجیرهای به پایگاه دشمن، حمله به نهادهای انقلابی، زیر سؤال بردن دفاع مقدس، افشای اسناد محرمانه و سری نظام، تقویت اختلافات قومی و مذهبی،ترویج افکار فمنیستی و سکولار، تدوین و راهاندازی تئوری براندازی نرم و انعکاس اخبار رسانههای خارجی بدون تغییر از دیگر اقدامات برخی عناصر جریان دوم خرداد بوده است.
2- بعد سیاسی: این جریان متاسفانه در سالهای حاکمیت گفتمان توسعه سیاسی، پیوند مستحکمی با مخالفان نظام دینی داشتند. حمایت از عناصر گروهکهای ملی- مذهبی و میدان دادن به آنان و ایجاد تنشهای سیاسی و فضاسازی علیه نهادهای قضایی و امنیتی نظام پس از دستگیری در سال 79، حمایت از این عناصر برای ورود به مجلس ششم، همراهی و میدانداری در برپایی غائلههای سیاسی سنگینی علیه شورای نگهبان (همچون تحصن نمایندگان و استعفای مسئولان کشور)، تلاش برای پیوند عناصر داخلی و اپوزیسیون خارج از کشور در اجلاسهایی چون برلین، برپایی فتنههایی همچون 18 تیر 78، کوی دانشگاه و امثالهم عدم قاطعیت دولت در مواضع خارجی و داخلی، با ایجاد امید در اردوگاه دشمن، نرمش در مقابل استکبار، عقبنشینی از حق مردم و تعلیق فعالیتهای هستهای، تشدید مرزبندیها و تقابل در درون نظام و اتخاذ رفتارهای اپوزیسیون و ساختار شکنی علیه حاکمیت دینی، اتخاذ تاکتیکهای براندازانه چون حاکمیت دوگانه، خروج از قانون اساسی، نافرمانی مدنی و ... از حرکتهای مرموز جریانهای افراطی دوم خرداد بود که هزینههای مادی و معنوی زیادی را بر نظام تحمیل کردند. آنان درصدد ایجاد چالشها و بحرانهای مصنوعی در ارکان نظام، ایجاد تشنج در جامعه، تضعیف وحدت و امنیت ملی و فرسایش انقلاب و حاکمیت دینی بودند. [13]
3- بعد اقتصادی: این جریان تلاش برجستهای برای تغییر فضای اقتصادی کشور در شرایط پس از دولت سازندگی و تشدید شکافهای طبقاتی در جامعه و نیز ایجاد فاصله بین مردم و مسئولان نداشته است. کارگزاران سازندگی دولت هاشمی در دولت خاتمی باقی ماندند. تداوم سیاست اقتصادی دوره قبل، عدم اولویت به مسائل اقتصادی دو دولت جدید و ترکیب ناهمگون در عرصه مدیریت اقتصادی کشور از جمله عوامل پیدایش آشفتگی در شرایط اقتصادی کشور در این مقطع بوده است.
بیکاری بیش از پنج میلیون جوان، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید اقشار جامعه، توقف و رکود پروژههای ملی، عمران و تولیدی در عرصه سازندگی کشور، کسری بودجه، عدم حمایت لازم از اقشار محروم و ضعیف جامعه، مشکلات نظام بانکی و عدم توفیق در اجرای بانکداری اسلامی، ناهماهنگی و ضعف در سیستم اقتصادی دولت، بیتوجهی به نیازها و مشکلات معیشتی مردم، بروکراسی گسترده و ناکارآمدی سیستم اداری و عدم اصلاح نظام اداری کشور، ضعف در پاسخگویی دستگاههای دولتی به مردم علی رغم طرح شعار دولت پاسخگو، اهتمام مجلس ششم و دولت خاتمی به مسایل سیاسی و جناحی و ... از نشانههای عدم موفقیت دولت اصلاحات در عرصه اقتصادی بوده است. در واقع باید گفت این جریان فرصتسوزیهای زیادی را در 8 سال حاکمیت خود داشته و در واقع در عرصه اقتصادی کارنامه قابل قبولی نتوانست ارائه دهد.[14]
[1]- ویژه نامه سیاسی، شهریور 1376، اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 143
[2]- محمد قوچانی، یقه سفیدها، انتشارات نقش و نگار، ص 62
[3]- جهاندار امیری، پدرخواندهها و اصلاحطلب تجدیدنظر طلب، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 216
[4]- عبدالکریم سروش، جمله کیهان، ش26، ص 59
[5]- عبدالکریم سروش، جمله کیهان، ش27، ص 13، 14
[6]- رمضان شعبانی سارویی، اصلاحطلبان و انقلاب اسلامی، پیام انقلاب، ش 7 ص 30 ، 29.
[7]- محمد قوچانی، عصر جدید، سیاست نامه شرق، تهران 1384، ص 4.
[8]- همان، ص 5.
[9]- سیدنظامالدین موسوی، انتخابات نهم ریاست جمهوری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 101
[10]-- رمضان شعبانی سارویی، جریان شناسی انتخابات هشتم، فصلنامه مطالعات سیاسی روز، شماره 26 و 25 ، ص 84.
[11]-همان، ص 84
[12]- ر.ک: - رمضان شعبانی سارویی جریان اصلاحطلب، میثاق فرهنگیان بسیجی شماره2- -رمضان شعبانی سارویی، اصلاحطلبان انقلاب اسلامی، جناح انقلاب شماره 7- رمضان شعبانی سارویی، انتخابات نهم- رمضان شعبانی، جریانشناسی و انتخابات خبرگان، انتشارات اعتدال قم
[13]- رمضان شعبانی سارویی، جریان شناسی، جریان دوم خرداد، خبرنامه بسیج؛ شماره 17، 6 و 8625 ، ص 2.
[14]- همان، شماره 24، 6، 86، ص2.