ضرورت، ابعاد و شاخص های انقلابی گری و راهکارهای عملیاتی ترویج انقلابیگری
شاخصهای انقلابی گری
رهبر معظم انقلاب پنج شاخص عمده انقلابی گری را در 14 خرداد 1395 چنین برشمردند:
1. «پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی»
«اعتقاد به اسلام ناب در مقابل اسلام امریکایی»، اصلی ترین نکته این شاخص است . اسلام امریکایی دو شاخه «اسلام متحجر» و «اسلام سکولار» دارد که استکبار از هر دو شاخه حمایت می کند.
«اعتقاد عمیق به محور بودن مردم» از دیگر مبانی انقلاب است و در نظام اسلامی «رأی و خواست و اهداف و منافع مردم» اصل است و اعتقاد واقعی به این حقایق، از ضروریات انقلابی گری است.
«پیشرفت، تحول و تکامل» از دیگر ارزشهای اساسی انقلاب است. فرد انقلابی به این ارزش نیز اعتقاد دارد و هر روز در پی تحول و بهتر شدن اوضاع است.«حمایت از محرومان و اقشار ضعیف» و «حمایت از مظلومان جهان» ارزش های دیگری هستند که ذیل اولین شاخص انقلابی گری قرار می گیرند.
اگر این پایبندی و به تعبیر قرآن «استقامت» وجود داشت، حرکت مسئولان و نظام در تندباد حوادث نیز، مستقیم و مستحکم خواهد بود، وگرنه به «عمل گرایی افراطی» دچار می شویم و با هر حادثه ای، مسیر و جهت حرکت عوض می شود.
2. «هدف گیری مستمر آرمانها و همت بلند برای رسیدن به آنها»
در هیچ وضعی نباید از پیگیری اهداف بزرگ انقلاب و مردم منصرف شد یا به وضع موجود رضایت داد. «تنبلی، محافظه کاری و ناامیدی» نقطه مقابل این شاخص است. راه پیشرفت، تمام نشدنی است و باید با انقلابی گری، مدام در این مسیر حرکت کرد.
3. «پایبندی به استقلال همه جانبه کشور»
استقلال کشور در سه بعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد توجه باید باشد.
معنای حقیقی استقلال سیاسی این است که فریب شیوه های مختلف دشمن را نخوریم و در هر موقعیتی، مراقب استقلال داخلی، منطقه ای و جهانی باشیم.
دشمنان بهخصوص امریکا، همیشه با تهدید جلو نمی آیند، گاه با لبخند و حتی تملق حرف می زنند، مثلاً نامه می نویسند که بیایید مشکلات جهانی را با مشارکت هم حل کنیم، در این مواقع انسان ممکن است دچار وسوسه شود که خوب است برویم با یک ابرقدرت در حل مسائل بین المللی همکاری کنیم، غافل از اینکه دشمن در باطن قضیه دنبال اهداف دیگری است.
دعوت دشمن برای همکاری در حل مسائل جهانی، یعنی دعوت به کمک و ایفای نقش در «بازی و میدانی که او برای حل مسائل مورد نظرش ترسیم و تعیین کرده است».
اینکه در مسئله سوریه و مسائل مشابه، حاضر نشدیم در ائتلاف به اصطلاح امریکایی شرکت کنیم، به این علت بود که می دانستیم آنها می خواهند از قدرت و نفوذ ما و دیگر کشورها در تحقق اهداف مورد نظرشان استفاده کنند.
اینجور کارها که در ظاهر منافاتی با استقلال ندارد، در عمل به معنای پر کردن جدول کاری دشمنان است و حقیقتاً ضد استقلال است.
«استقلال فرهنگی» اهمیت بی بدیل دارد. انقلابی گری یعنی «انتخاب سبک زندگی ایرانی اسلامی» و «پرهیز جدی از تقلید از غرب و بیگانگان».
ابزارهای جدید در فضای مجازی ابزارهایی برای «مهندسی اطلاعات» و «تسلط غرب بر فرهنگ ملتها» است. این ابزارها البته می توانند مفید باشند اما باید سلطه دشمن را از آنها سلب، و به گونه ای عمل کرد که فضای مجازی به وسیله ای برای نفوذ و سلطه فرهنگی دشمن تبدیل نشود.
«استقلال اقتصادی» به معنای هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی است. امریکایی ها بعد از مذاکرات هسته ای گفتند: معامله هسته ای با ایران باید موجب ادغام اقتصاد ایران در جامعه جهانی بشود، معنای این حرف این است که ایران در «نقشه و نظامی که سرمایه داران عمدتا صهیونیسم برای تصرف منافع مالی جهان ترسیم کرده اند»، هضم و جذب شود. امریکاییها در تحریم، فلج کردن اقتصاد ایران را دنبال می کردند، اکنون نیز که مذاکرات به نتایجی منتهی شده، می خواهند اقتصاد ایران در هاضمه اقتصاد جهانی که سردمدار آن امریکاست، بلعیده شود.
4. «حساسیت در برابر دشمن و تبعیت نکردن از او»
همچون جبهه جنگ باید هر حرکت دشمن را رصد و تحلیل کرد، اهداف او را شناخت و با حساسیت لازم در مقابل زهر احتمالی فعالیتهای دشمن، پادزهر آماده کرد. انکار دشمنی های عمیق، مستمر و واضح امریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران، توطئه ای است برای کاهش حساسیتها در مقابل شیطان بزرگ.
خصومت امریکا با انقلاب، ذاتی است. نظام سلطه با جنگ افروزی، حمایت از تروریسم، سرکوب آزادی خواهان و ظلم و ستم بر مظلومان فلسطینی، طبیعت خود را آشکار می کنند و نظام اسلامی نمی تواند در مقابل این سرکوبها، ساکت و بی اعتنا بماند.
کمک مستقیم امریکا به کشور مهاجم به مردم یمن را، مشارکت در بمباران و کشتار مردم بیگناه برشمردند و تأکید کردند: براساس آموزه های اسلام، نمی شود در مقابل این جنایات ساکت بود. هر فرد و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار می کند، اگر به امریکا اعتماد کند، دچار خطای بزرگ شده و سیلی آن را خواهد خورد.
در همین سالهای اخیر نیز برخی جریانهای اسلامی منطقه به اسم «عقل سیاسی» و «تاکتیک» با امریکاییها همکاری کردند، اما اکنون چوب اعتماد به شیطان بزرگ را می خورند.
باید در مقابل دشمنان حساس بود و در مقابل هر پیشنهاد آنها، از جمله نسخه های سیاسی و اقتصادی احتیاط کرد که اگر این حساسیت باشد، «عدم تبعیت» نیز به دنبال خواهد آمد که این همان «جهاد کبیر» است.
5. «تقوای دینی و سیاسی»
تقوای دینی یعنی تلاش و مراقبت برای تحقق همه اهدافی که اسلام برای جامعه تعیین و مطالبه کرده است.در این زمینه نباید به محاسبه صرفاً عقلانی تکیه کرد، زیرا پیگیری این اهداف، تکلیف دینی است و هرکس اسلام را از حوزه های اجتماعی و سیاسی جدا کند، دین مبین خدا را نشناخته است. اگر تقوای دینی حاصل شد، تقوای سیاسی نیز حاصل خواهد بود و انسان را در «لغزشگاههای سیاسی و مسئولیتی» حفظ خواهد کرد.
بسمه تعالی
ضرورت، ابعاد و شاخص های انقلابی گری و راهکارهای عملیاتی ترویج انقلابیگری
مفهوم انقلابی گری
انقلابی بودن و انقلابی گری یعنی دغدغه مندی و اهتمام جدی نسبت به ارزش ها و آرمان های اسلام ناب محمدی(ص) در عقیده و عمل که تمام ابعاد زندگی انسان را در بر میگیرد و تفاوت بسیاری با افکار و رفتار مدعیان اسلام ارتجاعی و التقاطی دارد. نمود بارز این نگرش در اهداف و حرکت شتابان انقلاب اسلامی قابل مشاهده است که تلاش دارد وضعیت فعلی را به وضعیت آرمانی مطلوب در چهارچوب اسلام ناب نزدیکتر کند.
جناح مؤمن انقلابی نیز یک جریان سازمانگونه است. جریانی معتقد، با انگیزه، مطالبهگر اجتماعی و نسبتاً منسجم است که در پی یک وضعیت مطلوبتر و نزدیکتر کردن وضعیت فعلی به وضعیت آرمانی مطلوب است.
امام خامنه ای فرموده اند:
انقلابیگری یعنی «عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن» .دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب- 09/04/1395
ضرورت انقلابی گری
در صورتی که دغدغه مندی نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی و روحیه پیشگامی و پیشتازی در صحنه های دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن از جامعه رخت بربندد یا کم رنگ شود، حاکمیت دینی و مقابله با انحرافات فکری و عملی با آسیب جدی روبرو خواهد شد و در نتیجه، سیل انحرافات و کجروی ها بنیان دین و حاکمیت دینی را سست خواهد نمود. همچنان که امام خامنه ای فرموده اند:
مهمترین عنصر قدرتساز «علم» است. قدرت، فقط به داشتن سلاح نیست بلکه «علم، ایمان، شخصیت ملی، ایستادگی و هویت انقلابی»، عناصر تولید قدرت هستند. دشمن وقتی قدرت شما را ببیند، ناچار به عقبنشینی خواهد شد، اما وقتی در نشان دادن مبانی و عناصر قدرت خود در مقابل دشمن، ملاحظه و اجتناب کنیم و یا بترسیم، دشمن «گستاخ» میشود.
دیدار با معلمان و فرهنگیان (13 اردیبهشت 1395)
یکی از مهمترین راههای تقویت درونی، حفظ روحیّهی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلو این باید ایستاد. جوان، روحیّهی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛
سه عامل اساسی اقتدار ملّی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّهی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آنوقت دشمن مأیوس خواهد شد.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 18/06/1394
با این روحیّهى تدیّن و انقلابیگرى است که می شود این راه [جامعه اسلامی]را پیش رفت؛ سنگلاخ هم باشد، میشود پیش رفت، مانع هم باشد، از روى آن مانع میشود پرید؛ به شرط اینکه روحیّهى انقلابى و تدیّن و پایبندى به تعهّد دینى و انقلابى وجود داشته باشد.
بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور 17/02/1393
اساس «ایستادگی»، «حرکت» و «پیروزی» انقلاب اسلامی، دو پایهی جدی دارد: «فرهنگ اسلامی و انقلابی» و «تقویت جناح فرهنگی مؤمن» ... «واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند. »... باید اینها به صورت گفتمان در بیاید. گفتمان یعنی باور عمومی؛ یعنی آنچیزی که به صورت یک سخنِ مورد قبول عموم تلقی بشود، مردم به آن توجه داشته باشند؛ این با گفتن حاصل می شود؛ با تبیینِ لازم - تبیین منطقی، تبیین عالمانه و دور از زیادهرویهای گوناگون - حاصل می شود؛ با زبان صحیح، با زبان علمی و منطقی و با زبان خوش، بایستی این مطالب را منتقل کرد.
بیانات در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری-15 اسفند1392
«با توجه به رویشهای معتنابه و جوششهای فراوان فعالیتهای فرهنگی در سطوح مردمی، خصوصاً جوانان مؤمن و انقلابی، دستگاههای فرهنگی نظام و در رأس آنها شورای عالی انقلاب فرهنگی، باید نقش حلقات مکمل و تسهیلگر و الهامبخش را در فعالیتهای خودجوش و فراگیر مردمی عرصهی فرهنگ برای خود قائل باشند و موانع را از سر راه آنها کنار بزنند.»
حکم رهبر انقلاب در آغاز دورهی جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی - 26/07/1393
« نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، بهسمت اهداف و آرمانهای اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. و همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور -که بحمدا... اکثریّت قاطع این کشور را هم تشکیل می دهند- آمادهبهکار باشند. آمادهبهکار به معنای آمادهی جنگ نیست؛ یعنی هم آمادهی کار اقتصادی باشند، هم آمادهی کار فرهنگی باشند، هم آمادهی کار سیاسی باشند، هم آمادهی حضور در میدانها و عرصههای مختلف باشند... ما همه باید آماده باشیم. در مقابل این جهتگیریهای دشمنان -که دشمنان ما شب و روز نمیشناسند- ما هم بایستی شب و روز نشناسیم.»
بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 12/6/94
...همین هم هست که دشمنان ما را عصبانی میکند؛ همین است که امروز -اگر با خبرهای خارجی آشنا باشید- مکرّر میشنوید، گفته میشود که تا وقتی ایران دنبال انقلاب است، کار ما با ایران مشکل است؛ راست میگویند. و من اضافه میکنم تا وقتی این تفکّر انقلابی و حرکت انقلابی هست، به توفیق الهی پیشرفت ایران، نفوذ روزافزون ایران، هیمنه و تسلّط معنوی و روحی ایران در منطقه و فراتر از منطقه، روزبهروز انشاءالله بیشتر خواهد شد.
دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»1394/07/22
مشکل کنونی کشور متأسّفانه بهخاطر وجود آدمهای بعضاً بیخیال و بعضاً سهلاندیش [است] که البتّه معدودند، اقلّیّتند؛ در مقابل انبوه عظیم جمعیّت انقلابی و آگاه و بصیر کشور چیزی نیستند امّا فعّالند: می نویسند، می گویند، تکرار می کنند؛ دشمن هم به اینها کمک می کند. امروز یک فصل مهمّی از فعّالیّت دشمنان جمهوری اسلامی -که البتّه ما از آنها اطّلاع داریم و حواس ما هست که چهکار دارند می کنند- همین است که محاسبات مسئولین را تغییر بدهند و افکار مردم را دستکاری بکنند و اینها را در ذهن جوانهای ما [جا بیندازند]؛ چه افکار انقلابی، چه افکار دینی، چه ایدههایی که مربوط به مصالح کشور است. آماج اصلی هم جوانها هستند؛ در چنین وضعیّتی، جوانهای کشور خیلی باید بیدار باشند.
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان1394/07/15
ابعاد انقلابی گری
به طور کلی انقلابی گری در دو بعد کلی قابل توجه است:
1- اندیشه و تفکر انقلابی
2- اقدام و عمل انقلابی
اقدام و عمل انقلابی را میتوان در سه عرصهی زیر دستهبندی کرد:
الف-عرصهی گفتمان سازی
ب- عرصه ی مطالبهگری
پ- عرصهی اقدام مستقیم
مجموع گزاره های این سه عرصه، ناظر به تلاش برای تغییر نگرش و رفتار بدنهی نخبگان، مسئولان و افکار عمومی جامعه بر مبنای آرمان های اسلام و انقلاب اسلامی است که انتظار میرود ایفای نقش لازم برای تحقق انقلابی گری در قالب فعالیت های گفتمان ساز، مطالبهگرانه و اقدام عملی مستقیم صورت پذیرد.
ویژگی های انقلابی گری
یکی از برداشتهای معمولی که از واژه «انقلابیگری» میشود تندخویی، بینظمی و هرج و مرج است. برداشتی که متأسفانه دشمنان نظام نیز به آن دامن میزنند. اما برای تبیین کلمه «انقلابیگری» بهترین منابع، بیانات امام خمینی(ره) و امام خامنه ای است.
امام خمینی(ره) فرموده اند:
«حالا که ما انقلاب کردیم باید هرج و مرجی باشیم؟! خوب انقلاب کردیم؛ انقلاب که نباید هرج و مرج باشد. انقلاب روی موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه انقلاب بگذاریم و هرکاری دلمان میخواهد بکنیم، بگوییم که انقلابی است! انقلابی یعنی چه؟ مگر اسلام عوض میشود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما یک حکومت طاغوتی را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را میخواهید پیاده کنید؛ باید با تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهای لازم، در این امور بررسی شود یک وقت یک بیگناهی خدای ناخواسته، روی یک مقاصدی که یک کسی ممکن است داشته باشد بیاید تهمت به او بزند. خدای ناخواسته یک آدم بیگناهی چه بشود. . . من نمیدانم چه جور شده است که هر که به هرکس دلش میخواهد هرچی میگوید! نمیداند که تهمت زدن به مؤمن جزایش چه هست پیش خدا. »( صحیفه نور، جلد 10)
همین جمله امام اساس ویژگیهای فرد انقلابی را مشخص میکند؛ انقلابی اهل هرج و مرج و بینظم و بیانضباط نیست. امنیت را از مردم سلب نمیکند و در برخورد با آنها عدالت را رعایت میکند، هرچند با عقیده آنان مخالف باشد.
مقام معظم رهبری نیز در دیدارشان با جمعی از مسئولان در جهاد دانشگاهی میفرمایند:
«حرکت انقلابی برخلاف القائات افراد خبیث و یک عده از قلم به مزدهای داخلی که آن را ترویج و این طور القا میکنند که انقلاب یعنی آشفتگی، سردرگمی، هیچی به هیچی نبودن و سنگ روی سنگ بند نشدن نیست، بلکه انضباط انقلابی، برترین و قویترین انضباطهاست. » (بیانات رهبری در دیدار با جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی 1/4/83)
در اندیشه انقلابی، دیگر ویژگی انقلابیها «اسیر حدود تحمیلی نشدن» است. فرد و جامعه انقلابی نباید یک مصرف کننده منفعل باشد. نباید یک مقلد صرف باشد؛ بلکه انتظار این است که یک کنشگر فعال چه در امور سیاسی و اقتصادی و چه در امور علمی باشد. جامعه انقلابی باید علاوه بر استفاده از دانش و فناوری موجود، دانش مورد نیاز خودش را تولید کند و به داشتههایش قانع نشود.
«انقلابی بمانید. روحیه انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن؛ با امید دنبال هدف حرکت کردن و با انگیزه، با نشاط، با اصرار و پیگیری آن را به دست آوردن. این انقلاب و حرکت انقلابی است». 1/4/83
از دیگر ویژگیهای فرد انقلابی نیفتادن در دام افراط و تفریط است. گاهی به نام انقلابیگری به دیگران توهین میشود و این توهین با لفظ انقلابیگری توجیه میشود. بر عکس این رفتار نیز وجود دارد. افرادی وجود دارند که در مقابل هر حرکت و تغییری بیتفاوتند، به گونهای که انگار اصلا در این کشور زندگی نمیکنند. رهبر انقلاب در تاریخ 29/7/89 خطاب به طلاب میفرمایند: «از افراط و تفریط باید پرهیز کرد. جوانهای انقلابی بدانند همانطور که کنارهگیری و سکوت و بیتفاوتی ضربه میزند، زیادهروی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروی نشود. اگر آن چیزی که گزارش داده شده است که به بعضی از مقدسات حوزه، به بعضی از بزرگان حوزه، به بعضی از مراجع یک وقتی مثلاً اهانتی شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضای انقلابیگری اینها نیست. انقلابی باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرایط زمانه را درک کند. مسئله اینجور ساده نیست که یکی را رد کنیم، یکی را اثبات کنیم، یکی را قبول کنیم؛ اینجوری نمیشود.»
یکی دیگر از ویژگیهای فرد انقلابی پرهیز از سیاستزدگی است. سیاستزدگی به این معنا که حزب سیاسیاش ملاک تمام قضاوتهایش قرار بگیرد و باعث شود که جانب عدالت را رعایت نکند و به مخالفان سیاسی خود برچسب بزند. در مسائل سیاسی نیز متأسفانه این قضیه شیوع زیادی دارد. رهبر انقلاب در سال 90 در حرم امام خمینی (ره) میگویند:
«اگر به اسم انقلابیگری امنیت را از بخشی از مردم سلب کنیم، این هم از مصادیق انحراف از خط امام عزیزمان است. . . اگر عنوان مجرمانهای بر حرکتی منطبق شود، دستگاههای مسئول موظف به پیگیری هستند اما اگر کسی به دنبال براندازی و اجرای دستور دشمن نیست ولی با مذاق و تفکر سیاسی ما مخالف است، نباید عدالت و امنیت را از او سلب و او را زیر پا له کنیم، چراکه به فرموده قرآن، مخالفت با یک قوم نباید موجب بیتقوایی و بیعدالتی شود و همه باید در این زمینهها هوشیار و مراقب باشند.» (بیانات در سالگرد امام خمینی (ره) 14/3/90)
سیره امام(ره) و رهبری نشان میدهد که جمع میان قانون مداری، انضباط و انصاف با واژه «انقلابی گری» میتواند تعریف درستی از حدود این واژه تبیین کند که در وجوه مختلف باید نسل جوان «انقلابی» را با تلاقی این مفاهیم پیوند زد.
پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) در هفدهم ربیع الاول و در سالی که اصحاب فیل برای خراب کردن کعبه معظّمه وارد مکه شدند به دنیا آمد و در هنگام ولادت آن حضرت معجزات و اتفاقاتی به وقوع پیوست که به آنها اشاره میشود:
از حضرت صادق(ع) روایت شده است که ابلیس به هفت آسمان میرفت و خبرهای سماویه را میشنید، وقتی که حضرت عیسی(ع) متولد شد او را از سه آسمان منع کردند و چون پیامبر اکرم(ص) متولد شد او را از همه آسمانها منع کردند و شیاطین را با تیرهای شهاب از درهای آسمان راندند، پس قریش گفتند: حتما وقت تمام شدن دنیا و آمدن قیامت است که اهل کتاب (یهود و نصاری) ذکر میکردند و ما شنیدیم، عمروبن امیه که داناترین اهل جاهلیت بود گفت: نگاه کنید به ستارههای معروف که مردم با آنها زمانهای زمستان و تابستان را میشناسند اگر یکی از آنها بیفتد، بدانید وقت آن است که همه خلایق هلاک شوند و اگر آنها به حال خود و ستارههای دیگر ظاهر شوند پس امر غریبی اتفاق خواهد افتاد.
وقتی رسول خدا(ص) متولد شد، دیوها رانده شدند و مردم را زمین لرزهای فرا گرفت که به همه جای دنیا رسید تا آنجا که کلیساها ویران گشت و چیزی که جز خدا پرستش میشد از جای خود کنده شد و ستارگانی هویدا گشت که پیش از آن دیده نمیشد و کاهنان یهود از آن در شگفت ماندند.
ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید و چهار کنگره آن افتاد و آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترین علمای مجوس در آن شب در خواب دید که شترانی عربی اسبانی سرکش را میکشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ایشان شدند، و طاق کسری از میانش شکست و دو حصه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید، هر بتی که در هر جای عالم بود بر رو افتادند و دریاچه ساوه که سالها آن را می پرستیدند فرو رفت و خشک شد و وادی سماوه که سالها بود کسی آب در آن ندیده بود آب در آن جاری شد. و تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمیتوانستند بگویند و علم کاهنان برطرف شد و سحر ساحران باطل شد وهر کاهن و پیشگویی که بود میان او و همزادی که داشت و خبرها را به او می داد جدایی افتاد و قریش در میان عرب بزرگ شدند و ایشان را آل الله گفتند، چونکه آنان در خانه خدا بودند. و آمنه مادر پیامبر اکرم(ص) گفت: که چون پسرم بر زمین رسید دستها را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور قصرهای شام را دیدم و در میان آن روشنی صدایی شنیدم که قائلی میگفت: زاییدی بهترین مردم را، پس نام او را محمد بگذار.
از حضرت امیر المومنین(ع) روایت شده است که چون آن حضرت متولد شد بتها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که: جاءَ الحق و زهق الباطل إنَّ الباطل کان زهوقا؛ حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدنی است. و جمیع دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخی و درختی خندید و آنچه در آسمانها و زمینها بود تسبیح خدا گفتند و شیطان گریخت و میگفت: بهترین امتها و بهترین خلایق و گرامیترین بندگان و بزرگترین عالمیان محمد(ص) است.
مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج از امام موسی(ع) روایت کرده است که چون پیامبر اکرم(ص) از شکم مادر به زمین آمد دست چپ را بر زمین گذاشت و دست راست را به سوی آسمان کرد و لبهای خود را به توحید به حرکت آورد و از دهان مبارکش نوری ساطع شد که اهل مکه قصرهای بصری و اطراف آن را که از شام است دیدند و قصرهای سرخ یمن و نواحی آن را و قصرهای سفید اصطخر فارس و حوالی آن را دیدند و در شب ولادت آن حضرت دنیا روشن شد تا آنکه جن و انس و شیاطین ترسیدند و گفتند در زمین امر غریبی رخ داده است ملائکه را دیدند که فرود میآمدند و بالا میرفتند و تسبیح و تقدیس خدا میکردند و ستارهها به حرکت آمدند و در میان هوا میریختند.
و در آن وقت شیطان در میان اولاد خود فریاد کرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز تو را آشفته ساخته است ای سید ما، گفت: وای بر شما از اول شب تا حال احوال آسمان و زمین را متغیر مییابم و باید که حادثه عظیمی در زمین واقع شده باشد که تا عیسی به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس بروید و جستجو کنید که چه امر غریبی حادث شده است. پس متفرق شدند و گردیدند و برگشتند و گفتند چیزی نیافتیم، ابلیس بزرگ شیطانها گفت که دانستن این، کار من است، پس جستجو کرد در تمام دنیا تا به حرم رسید، دید ملائکه اطراف حرم را فرو گرفتهاند، چون خواست که داخل شود ملائکه بر او بانگ زدند و او برگشت؛ پس کوچک شد مانند گنجشکی و از جانب کوه حری داخل شد، جبرئیل گفت: برگرد ای ملعون، گفت: ای جبرئیل یک حرف از تو سوال میکنم، بگو امشب در زمین چه اتفاقی افتاده است، جبرئیل گفت: محمد(ص) که بهترین پیغمبران است امشب متولد شده است، پرسید که آیا مرا در او بهرهای هست؟ گفت: نه، پرسید آیا در امت او بهره دارم؟ گفت: بلی، ابلیس گفت: راضی شدم.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات
مهمترین پیامد حوادث ایجاده شده همزمان با ولادت پیامبر(ص)
تاریخ می گوید: ولادت پیامبر گرامی اسلام (ص) با حوادث فوق العاده ای همراه بود. مثلا هنگام ولادت او...
عقیق: آنچه که به طور معمول موجب تحولات تاریخی می شود وقوع حوادث مهم تاریخ ساز است، اما مهمتر از آن توجه به وضعیتی است که حوادث تاریخی در آن زمان و در آن ظرف زمانی رخ می دهد؛ چرا که ظرف زمانی رخدادها بر نقش آفرینی اصل رخداد می افزاید و بر تاثیر گذاری آن فزونی می بخشد.
شکی نیست که تولد پیامبر اعظم یکی از مهمترین و تاثیر گذار ترین حوادث تاریخ بشریت بوده است؛ بویژه وقتی با حوادث مقارن با ولادت آنحضرت نیز هماهنگ می گردد. در این صورت است که اهمیت آن بر هیچ کسی پوشیده نخواهد بود و همگان به اهمیت و تاثیر گذاری آن گواهی می دهند.
پیامبر اکرم حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) در هفدهم ربیع الاول بنا بر نقل عامه مورخان شیعه و در دوازده ربیع الاول بنا بر نقل عامه مورخان اهل تسنن و در سالی که اصحاب فیل برای خراب کردن کعبه معظّمه وارد مکّه شدند به دنیا آمد و در هنگام ولادت آن حضرت معجزات و اتّفاقاتی به وقوع پیوست .
همزمان با تولد رسول خدا(ص) زمین لرزه ای بوقوع پیوست که آثار آن به همه نقاط جهان رسید، تا آنجا که کلیساها و صومعهها و بتهایی که مورد پرستش بتپرستان بودند، ویران گشتند و کار جادوگران و پیشگویان نابسامان شد. ستارگانی در آسمان پیدا شدند که پیش از این زمان، دیده نمیشدند و ایوان کسری در ایران به لرزه درآمد و سیزده یا چهارده ستون آن فرو ریخت و آتش آتشکده فارس خاموش شد، این در حالی بود که از هزاران سال پیش، خاموش نشده بود.
طاق کسری در ایران شکافت و چند کنگره آن فرو ریخت، بت های مکه سرنگون شد، نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد و شعاع وسیعی را روشن ساخت و انوشیروان و موبدان خواب وحشتناکی دیدند و آن حضرت هنگام تولد جمله های «الله اکبر، الحمد لله کثیرا و سبحان الله بکره و اصیلا» را به زبان جاری کرد.
بشارت سپری شدن دوران بت پرستی هدف رویدادهای هنگام تولد پیامبر(ص)
اگر در علت این حوادث بیندیشیم می فهمیم که این رویدادها از سپری گشتن دوران بت پرستی بشارت می دهد، و این که ولادت این کودک به زودی مظاهر قدرت های اهریمنی را به نابودی کشیده خواهد شد و حوادث شب میلاد آن حضرت می تواند از این مقوله باشد، زیرا هدف از آن ایجاد تکان و توجه در قلوب مردمی بود که در بت پرستی و ظلم و بیدادگری غرق شده بودند.
اصولا لازم نیست که حوادث در همان روز وقوع مایه عبرت و وسیله پند و اندرز گردد، بلکه کافی است که حادثه ای در سالی رخ دهد و پس از سالیان درازی از آن بهره گرفته شود. مردم عصر رسالت و یا کسانی که پس از آن آمده اند وقتی ندای مردمی را می شنوند که با تمام قدرت به ضدیت با بت پرستی و ظلم و بیدادگری برخاسته است آنگاه که سوابق زندگی او را مطالعه و بررسی می کنند، ملاحظه می نمایند که در شب میلاد این مرد، حوادثی رخ داده است که با دعوت او کاملا هماهنگ است، طبعا تقارن این دو نوع حادثه را نشانه راستگویی او می گیرند و به تصدیق او بر می خیزند.
پایان یافتن شرک وطغیانگری مهمترین پیامدحوداث ایجاده شده همزمان با ولادت پیامبراکرم(ص)
«ولادت پیغمبر اعظم یک حادثهى صرفاً تاریخى نیست؛ یک حادثهى تعیین کنندهى مسیر بشریت است. خود پدیدههائى که در هنگام این ولادت بزرگ، طبق نقل تاریخ دیده شد، یک اشارات گویائى به معنا و حقیقت این ولادت است. نقل کردهاند که در هنگام ولادت نبىمکرم اسلام (صلّى اللَّه علیه و اله)نشانههاى کفر و شرک در نقاط مختلف عالم دچار اختلال شد. آتشکدهى فارس که هزار سال بود خاموش نشده بود، در هنگام میلاد پیغمبر خاموش شد
بتهائى که در معابد بودند، سرنگون شدند؛ و راهبان و خدمتگزاران معابد بتپرستى متحیر ماندند که این چه حادثهاى است! این، ضربهى نمادینِ این ولادت بر شرک و کفر و مادهگرائى است. از طرف دیگر کاخ جباران امپراطورى ایرانِ مشرکِ آن روز دچار حادثه شد؛ کنگرههاى کاخ مدائن - چهارده کنگره - فرو ریخت. این هم یک اشارهى نمادینِ دیگر است به اینکه این ولادت مقدمه و زمینهاى است براى مبارزهى با طغیانگرى در عالم؛ مبارزهى با طاغوتها. آن جنبهى معنویت و هدایت قلبى و فکرى انسان، این جنبهى هدایت اجتماعى و عملىِ آحاد بشر. مبارزهى با ظلم، مبارزهى با طغیانگرى، مبارزهى با حاکمیت بناحقِ ستمگران بر آحاد مردم؛ اینها اشارات نمادینِ ولادت پیغمبر است.
امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)در نهجالبلاغه در توصیف زمانهاى که پیغمبر در آن زمانه - این خورشید تابان - ظهور و طلوع کرد، جملات متعددى دارند. از جمله میفرمایند:«و الدّنیا کاسفة النّور ظاهرة الغرور»؛(1) نور در محیط زندگى بشر نبود؛ انسانها در ظلمات زندگى میکردند؛ ظلمات جهل، ظلمات طغیان، ظلمات گمراهى، که البته مظهر همهى این ظلمتها خود همان نقطهاى بود که پیغمبر اکرم در آنجا متولد شد و سپس مبعوث شد؛ یعنى جزیرة العرب. همهى تاریکىها و ضلالتها و گمراهىها یک نمونهاى در مکه و محیط زندگى عربى جزیرة العرب داشت.
گمراهىهاى فکرى و اعتقادى، آن شرک ذلیل کنندهى انسان، تا آن اخلاق اجتماعى خشن، تا آن بىرحمى و قساوت قلب که: «و اذا بشّر احدهم بالأنثى ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم یتوارى من القوم من سوء ما بشّر به ا یمسکه على هون ام یدسّه من التّراب الا ساء ما یحکمون» این، نمونهاى از اخلاق بشر در دوران ولادت پیغمبر و سپس در دوران بعثت پیغمبر است. «و کان بعده هدى من الضّلال و نوراً من العمى» بشریت کور بود، بینا شد. عالم ظلمانى بود، با نور وجود پیغمبر منور شد. این معناى این ولادت بزرگ و سپس بعثت آن بزرگوار است. نه فقط ما مسلمانها رهین منت الهى و نعمت الهى هستیم به خاطر این وجود مقدس، بلکه همهى انسانیت رهین این نعمت است.
درست است که هدایت پیغمبر در طول قرنهاى متمادى هنوز همهى بشریت را فرا نگرفته است؛ اما این چراغ فروزان، این شعلهى روزافزون در میان بشریت هست و بتدریج در طول سالها و قرنها انسانها را به سمت این چشمهى نور هدایت میکند. و در تاریخ بعد از بعثت پیغمبر و ولادت آن بزرگوار که نگاه کنید، همین تدبیر را ملاحظه میکنید. انسانیت به سمت ارزشها حرکت کرده است، ارزشها را شناخته است، بتدریج این گسترش پیدا خواهد کرد و شدت آن روز به روز بیشتر خواهد شد؛ تا اینکه انشاءاللَّه«لیظهره على الدّین کلّه و لو کره المشرکون»(4) همهى عالم را فرا بگیرد و بشریت در جادهى هدایت و صراط مستقیم الهى حرکت حقیقى خودش را آغاز کند، که در واقع شروع زندگى بشر از آن روز است. آن روزى که حجت خدا بر مردم تمام خواهد شد و بشریت در این شاهراه بزرگ قرار خواهد گرفت.
ما امروز به عنوان امت اسلامى در برابر این نعمت بزرگ قرار داریم، باید از این نعمت استفاده کنیم. باید دل خود، دین خود، فکر خود و نیز دنیاى خود، زندگى خود، محیط خود را به برکت تعالیم این دین مقدس روشن و منور کنیم؛ چون نور است، بصیرت است، میتوانیم خودمان را به آن نزدیک کنیم و میتوانیم بهرهمند شویم. این وظیفهى عمومى ما مسلمانهاست»
منبع: خبرگزاری دانشجو