جمعبندی:
1- گفتمان میانه و اعتدالگرایی اگرچه یک تفکر بنیادین و اصیل اسلامی است اما متأسفانه میانهروی این جریان بیشتر حاکی از نوعی اندیشه عملگرایی، انفعال و بیتفاوتی در جهت نگاه جامع به ارزشهای بنیادین اسلام والایی بوده که این جریان به دلیل ضعف در اعتقاد و التزام به اصول و مبانی گفتمان و اندیشههای رهبری انقلاب اسلامی در عرصههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، به نوعی خودباختگی در مواجهه با مدلهای نظام غرب گرفتار شده و به بهرهگیری از نسخهها و مدلهای اقتصادی، سیاسی غیربومی روی آوردند. چنانچه اندیشه سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی که مواجه کرد. اسلام نظام اقتصادی و سیاسی ندارد. میتواند گواه این امر باشد.
2- مواضع، عملکرد و رفتارهای انفعالی در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در طول هشت سال حاکمیت کارگزاران سازندگی در دولت سازندگی و نگاه بخشی آنان به برخی از اهداف انقلاب و نظام، باعث عدم توجه به توسعه و عدالت همه جانبه اسلامی از سوی این جریان بوده است. بدین لحاظ پیامدهای از جمله شکاف اقتصادی، شکاف توده، دولت، بیتوجهی به وضعیت فرهنگی و جامعه و ... حاکمیت تکنوکراتها در طول هشت سال را شاهد بودیم.